عشقانه ها سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
| ||
|
سر میز شام یادت که میفتم بغض میکنم اشک در چشمانم حلقه میزند و همه با تعجب نگاهم میکنند لبخندی میزنم و میگویم: چقدر داغ بود ! . . . به داداشم گفتم لپتاپمو بده دو متر کلن از هم فاصله داشتیم دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سُر بده آخرش گذاشتش روی یه پتو گفت بکِش از اون ور یه همچین ادمهای لارجـــی هستیــــم مــــا ادامه مطلب اینم سبک جدیدی از تقلب...احسنت به این خلاقیت... با یکی از دوستانم وارد قهوهخانهای کوچک شدیم و سفارش دادیم...
قدیم ندیما گفتن : برای کسی بمیر که برات تب کنه ! قدیمیا چه پر توقع بودن !
من برات میمیرم ، خدا نکنه تو تب کنی .
.
. چــقــدر مــتــفــاوتـــنــد آدمــهــا . . . عــشــق بــرایی یــکــی دلــگــرمــی . . . و بــرای دیــگــری ســرگــرمــی . . . ادامه مطلب دقت کردین همیشه بلافاصله بعد از کلیک کردن روی آیکن Shut Down یادت میاد که چه کاری با کامپیوتر داشتی ! دقت کردین وقتی دارین موقع فوتبال نگاه کردن تخمه میخورید اگر یه دونه از اون مغز تخمه ها بیفته رو زمین تا کل خونه رو نگردی و پیداش نکنی بیخیال نمیشی ؟
*********تا حالا دقت کردین********** دقت کردین یه چیزی رو پوست میگیرین میخواین بخورینش بعد بجای اینکه پوستشو بندازین سطل آشغال خودشو میندازین تو سطل
لامصب از شکست عشقی هم بدتره *********تا حالا دقت کردین********** تا حالا دقت کردین نمیتونید کار پیدا کنید چون تجربه ندارید و نمیتونید تجربه پیدا کنید چون کار ندارید ؟
*********تا حالا دقت کردین********** دقت کردین ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺟﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺗﺎ “ ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ” ﺑﮕﯿﺮﯼ ، ﻓﻮق ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﻣُﺪ میشه ؛ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺟﺮ ﻣﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﻓﻮﻕ ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﺑﮕﯿﺮﯼ ، “ ﺩﮐﺘﺮﺍ ” ﻣُﺪ ﻣﯿﺸﻪ ؟
*********تا حالا دقت کردین********** دقت کردین دقیقا زمانی که فکر میکنی زندگی دیگه از این بدتر نمیشه یه اتفاقی میفته که میبینی نه بابا از این بدترم میشه ؟
فقیر برای سیر کردن شکمش در عذاب است و ثروتمند برای معالجه ناراحتی . . . (بنجامین فرانکلین) . . . بهترین آدمهای زندگی شما آنهایی هستند که چایتان پیش هم یخ کرده است . . . ! ادامه مطلب انتقاد هم مانند باران ، باید آنقدر نرم باشد . . . مشکل فکر های بسته این است ادامه مطلب تیم ملی فوتبال ایران در سال 1330 + تصویراز یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟
یکی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه ی کسی واسش شیرینی خامه ای میبرم ! ادامه مطلب
قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید.
مجسمه های زیادی از جنس پر، پوس تخم مرغ، بطری نوشیدنی، چوب، سنگ و غیره دیده ایم. این بار کریستی مالاکوف، هنرمند کانادایی، با استفاده از اسکناس های واقعی مجسمه های خلاقانه و جالبی ساخته است. او اسکناس هایی از سراسر دنیا جمع آوری کرده و تصاویر آنها را بریده و هنر کاغذی جالبی خلق کرده است. ادامه عکس ها اینجا ادامه مطلب طنز تلخ آیا میدانید: اردنی ها چاقترین مردمان روی زمین هستند .
آیا میدانید: ۸۰% موجودات دنیا را حشرات تشکیل داده اند . آیا میدانید: حدود ۷۰۰۰ نوع برنج مختلف در دنیا وجود دارد . آیا میدانید: اکثر افراد در کمتر از ۷ دقیقه خوابشان می برد آیا میدانید: که بیماری قند اولین عامل کوری در مردم جهان است ؟ آیا میدانید: (۱۱%) جمعیت جهان را چپ دستان تشکیل داده است ؟ آیا میدانید: استرس تا ۵ برابر سیستم ایمینی بدن را پایین می آورد ؟ آیا میدانید: حرف D برای اولین بار در عدد ۱۰۰ بکار می رود (Hundred) آیا میدانید: سرود اصلی کشور یونان متشکل از ۱۵۸ بیت میباشد ؟ آیا میدانید: دو سوم آدم رباییهای جهان در کلمبیا به وقوع می پیوندد؟ آیا میدانید: پشه اشخاص جوان را نسبت به اشخاص پیر ترجع میدهد آیا میدانید: حرف سی (C) هیچگاه در املای اعداد انگلیسی بکار نمیرود . آیا میدانید: یک گاو می تواند از پله ها بالا برود ولی پایین نمی تواند بیاید آیا میدانید: تنها یک نفر در جهان در مقابله با ایدز جان سالم به در برده است آیا میدانید: وزن کل انسان های جهان با وزن کل مورچه های جهان برابر است دزدی از یک مارگیر ٫ ماری را دزدید و گمان کرد شیء گرانبهایی را غارت کرده است امّا همینکه به اشتباه خود پی برد ناگهان مار او را نیش زد و کشت.
زمانیکه مارگیر با جسد دزد روبه رو شد او را شناخت و گفت :(( مار من او را هلاک کرد در حالیکه من بعد از دزدیده شدن مارم دعا کردم دزد را پیدا کنم تابتوانم مارم را از او بگیرم.خدا راشکر می کنم که دعایم را اجابت نکرد هر چند من در ابتدا فکر می کردم که اگر دعایم اجابت نشود به زیانم خواهد بود ولی من در اشتباه بود که چرا که خیر من در برآورده نشدن دعایم بود.)) تفاوت ما با نسل جدید : ادامه مطلب یک فروشنده کوکاکولا که برای فروش به عربستان سعودی رفته بود دست از پا درازتر برگشت و کاملاً ناامید شده بود
پوستر اول: یک مرد که روی ماسه های داغ صحرا دراز کشیده و کاملاً خسته و از حال رفته است آثار تاریخی زیبا و مشهور دنیا در زیبایی شب
کلیسای هالگریم در ریکیاویک، ایسلند
![]() ادامه عکس ها اینجا
ادامه مطلب زنـــــــــــدگی عمــــــــــل کردن است بلکه حرکت قاشق چای خوری باعث شیرینی می شود . . . . . . چه سنگدل است سیری که گرسنه ای را نصیحت می کند تا درد گرسنگی را تحمل نماید. ( جبران خلیل جبران ) ادامه مطلب
” دل ” اتفاقی ترین اشتباه دنیاست ! بسته میشود آنجا که نباید کنده میشود از جایی که نباید . . . . . . به دید و بازدید عید با در بسته قلبت روبرو شدم طبق رسم قدیمی نوشتم آمدم ، نبودی رفتم که شاید بیایی . . .
ادامه مطلب
داستان جالب ، نحوه ی خر شدن موسی مندلسون، پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی انسانی زشت و عجیب الخلقه بود.قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت.موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد،ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود. زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند. دختر حقیقتاً از زیبایی به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به او نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید :
لطفا از "لحظه" لذت ببرید. برای ناراحت بودن خیلی وقت داری , پس چرا به فردا موکولش نكني؟ مارك فيشر ادامه عکس ها اینجا
ادامه مطلب استفان کاوی (از سرشناسترین چهرههای علم موفقیت) احتمالاً با الهام از همین حرف انیشتین است که میگوید:« اگر میخواهید در زندگی و روابط شخصیتان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایشها و رفتارتان توجه کنید؛ اما اگر دلتان میخواهد قدمهای کوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگیتان ایجاد کنید باید نگرشها و برداشتهایتان را عوض کنید .» او حرفهایش را با یک مثال خوب و واقعی، ملموستر میکند:... « صبح یک روز تعطیل در نیویورک سوار اتوبوس شدم. تقریباً یک سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند و یا سرشان به چیزی گرم بود و درمجموع فضایی سرشار از آرامش و سکوتی دلپذیر برقرار بود تا اینکه مرد میانسالی با بچههایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر کرد. بچههایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب میکردند. یکی از بچهها با صدای بلند گریه میکرد و یکی دیگر روزنامه را از دست این و آن میکشید و خلاصه اعصاب همهمان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچهها که دقیقاً در صندلی جلویی من نشسته بود، اصلاً به روی خودش نمیآورد و غرق در افکار خودش بود. بالاخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض بازکردم که: «آقای محترم! بچههایتان واقعاً دارند همه را آزار میدهند. شما نمیخواهید جلویشان را بگیرید؟» مرد که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد میافتد، کمی خودش را روی صندلی جابجا کرد و گفت: بله، حق با شماست. واقعاً متاسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی برمیگردیم که همسرم، مادر همین بچهها٬ نیم ساعت پیش در آنجا مرده است. من واقعاً گیجم و نمیدانم باید به این بچهها چه بگویم. نمیدانم که خودم باید چه کار کنم و ... و بغضش ترکید و اشکش سرازیر شد.» استفان کاوی بلافاصله پس از نقل این خاطره میپرسد:« صادقانه بگویید آیا اکنون این وضعیت را به طور متفاوتی نمیبینید؟ چرا این طور است؟ آیا دلیلی به جز این دارد که نگرش شما نسبت به آن مرد عوض شده است؟ » و خودش ادامه میدهد که:« راستش من خودم هم بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم: واقعاً مرا ببخشید. نمیدانستم. آیا کمکی از دست من ساخته است؟ و.... اگر چه تا همین چند لحظه پیش ناراحت بودم که این مرد چطور میتواند تا این اندازه بیملاحظه باشد٬ اما ناگهان با تغییر نگرشم همه چیز عوض شد و من از صمیم قلب میخواستم که هر کمکی از دستم ساخته است انجام بدهم .» |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |