عشقانه ها سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
| ||
|
از یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟
یکی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه ی کسی واسش شیرینی خامه ای میبرم ! ادامه مطلب تفاوت ما با نسل جدید : ادامه مطلب یوسف و زلیخا را بی خیال !
ادامه مطلب زنـــــــــــدگی عمــــــــــل کردن است بلکه حرکت قاشق چای خوری باعث شیرینی می شود . . . . . . چه سنگدل است سیری که گرسنه ای را نصیحت می کند تا درد گرسنگی را تحمل نماید. ( جبران خلیل جبران ) ادامه مطلب
” دل ” اتفاقی ترین اشتباه دنیاست ! بسته میشود آنجا که نباید کنده میشود از جایی که نباید . . . . . . به دید و بازدید عید با در بسته قلبت روبرو شدم طبق رسم قدیمی نوشتم آمدم ، نبودی رفتم که شاید بیایی . . .
ادامه مطلب لحظه های با تو بودن … از عمرم حساب نمی شوند ادامه مطلب هر پرهــــــیزکار گذشـــــــته ای دارد . . درخشان ترین تاجی که مردم بر سر می نهند ادامه مطلب دلتنگم نه برای کسی از بی کسی … . . . بــه ایــن فـکــر مـیـکـنم ادامه مطلب دو قدم مانده به خندیدن برگ . . . هر چند زمان بزم و نوش آمده است ادامه مطلب نیم کیلو باش ، ولی . . .
ادامه مطلب یارو میره مهمونی سر سفره یکی از بچه هاش میگه بابا یه لیوان آب میدی ؟ ادامه مطلب برگرد و نگاه کن از من چه ساخته ای! ادامه مطلب موضوع انشا : خوش بختی … ادامه مطلب تــــاریــک بــــاد .. ادامه مطلب دیوانه ای راگفتند:چه خواهی ازخدای خویش ؟ . . . قلبم را عصب کشی کرده ام ادامه مطلب یه سری از این آدما باس شعور و تربیت رو از وسایل الکترونیکی یاد بگیرن ! . . . نمیخوام ریا بشه؛اما من با پراید آموزش رانندگی دیدم! ادامه مطلب دانش ما کُره ای است که هرچه گسترش می یابد، به همان نسبت درمی یابیم که کدام چیزها را نمی دانیم. . . . آینه ای وجود ندارد که بتواند ما را به خود ما به هیات موجودی خارجی نشان دهد، چرا که آینه ای نیست که بتواند ما را از درونمان بیرون بکشد. پس روانی دیگر و نظمی دیگر برای نگریستن و اندیشیدن دیگر لازم است. ادامه مطلب
ادامه مطلب حالیا معجزه باران را باور کن ادامه مطلب
شما هم قبل از خاموش کردن لامپ وامیستین مسیر برگشت به جای خوابتون و جای گوشیتون رو از حفظ میکنین
یا فقط من اینجوریم !؟ . . . دقت کردین درست وقتی که عجله داری یا هوا سرده
کلیدت تو غیر قابل دسترس ترین سوراخ کیف و جیبت مدفون شده !؟ ادامه مطلب لحظه هایم نازنیند ، وقتی حضور نازنین تو را دارم ! چگونه دم از تنهایی توانم زد وقتی که لحظه لحظه ی عمرم آکنده از عطر حضور توست ؟! نه ! من تنها نیستم ! این تنهایی من است که تنهاست ! . . . تو رفتهای و من از تنهایی ککَم هم نمیگزد دیگر! حالا باز هم بگو دروغ گفتن بلد نیستی! ادامه مطلب انسان پدیده ای غریب است : به فتح هیمالیا می رود به کشف اقیانوس آرام دست میابد ، به ماه و مریخ سفر می کند تنها یک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کند آن را کشف کند و آن دنیای درونی وجود خود است . . . . . . خانه ات را برای ترساندن موش ، آتش نزن . . . (مثل فرانسوی) ادامه مطلب
یارو تو خیابون ماشین زده بهش پهن شده کف آسفالت، رفتم دستش رو بگیرم بلندش کنم از رو زمین می گه «قربونت تو همین حالت یه عکس ازم بگیر می خوام بذارم تو فیس بوک!» خدایاااا چرا
دنیا
نابود نشد ؟! . . . یکی از بچه ها از اون قلیون کشای حرفه ایه
جوری که داره تمرین میکنه با دود قلیون مثلث متساوی الساقین درست کنه لازم به ذکره که آخرین بار ذوزنقه داده بیرون
ادامه مطلب
مـــــژده ایـــدل کــه مـهــیــن آیـت یــزدان آمــد مــشــعــل راه هـدا خـتــم رســـولان آمـد تـا زنـــده پـــرچـــم تــوحـیــد بـهـر بـــام و دری بـهـر نــابـودی اصــنـــام شــتــابـان آمــد مـسـلـمـیـن را بـده از قـول خــــداونـــد نــویـــد اشــرف خـلـق جـهـان نـیـر تــابـــان آمـد . . . اسم تو نور امـید است و صفای سینه هاست دین تو اسلام عشق ات و بدور از کینه هاست
روز میـلادت شدم مست می عرفان تو آیه شرع است و حق است، خط به خط قرآن تو . . . ادامه مطلب
گفت : دوستت دارم هر چه گشتم مثل تو پیدا نشد گفتم : خوب گشتی ؟ گفت : آره گفتم : اگه دوستم داشتی نمی گشتی . . . . . . آرزو کن با من که اگر خواست زمستان برود گرمی ِ دست ِ تو اما باشد آرزو کن با من “ما” ی ما ” من” نشود ادامه مطلب
. . .
اگه از کیفیت کسی که روش زوم کردی راضی نیستی ، ادامه مطلب من هر وقت حوصلم سر میره یه اس ام اس به یه شماره اتفاقی میدم با این مضمون:
جنازه رو قایم کردم، حالا چیکار کنم؟!!
.
.
.
یارو اومد از هواپیما پیاده بشه شلوارش افتاد ،
زود کشید بالا و داد زد کجاست اون زنه که گفت کمربنداتونو باز کنین ؟
همینو میخواستی ؟
ادامه مطلب دستم را بگیر . . . ! ببر . . . ! ادامه مطلب تمام لذتهای دنیا واسه زمانیه که اصلا انتظارشو نداری آدمی در آغوش خدا غمی نداشت … پیش خدا حسرت هیچ بیش و کم نداشت … دل از خدا برید و در زمین نشست … چند بار عاشق شد و دلش شکست … به هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود … یادش اومد یک روز دل خدارو شکسته بود ادامه مطلب حوایی باش که آدمت به هوای تو زندانی زمین شود . . . ادامه مطلب |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |